منظورمجموعه قاعدههایی قدرتمند است که مهارتهای ارتباطاتِ بینفردی کارکنان را افزایشدهد و تغییری در روح سازمان ایجاد کند. این قواعد شامل مؤدبانه، خوشایند، و بدونطعنه و تمسخر حرف زدن با همکارانتان است و همچنین خوب رفتار کردن با آنان حداقلبه همان خوبیای که انتظار دارید آنها با مشتریان رفتار کنند. این کارِ شما بهتیم احساس ارزشمندی و اهمیت میدهد که خود اسباب تماس اجتماعی خوشایند در محل کارمیشود. این کار همچنین انگیزهی ارائهی خدمات فوقالعاده را در آنها ایجاد میکندو مشوقشان خواهد بود که در تمام ارتباطاتها با مشتریان، بدون نوسان رفتاریخوشایند داشته باشند و با آنها به روشی صمیمانه، انسانی و طبیعی رفتار کنند. نتیجهینهایی برقراری رابطهای بهتر، با صمیمیت، استحکام و اعتماد بیشتر در پیوندیطولانیتر میان مشتریان با کسبوکار شما خواهد بود.
هنگام مکالمههمیشه لبخند به لب داشته باشید. حتی در مواقعی که مشتری شکایتی را مطرح می کند. بهیاد داشته باشید مشتری علاقه ای به شنیدن اینکه شما روز بدی را پشت سر گذاشته اید ندارد،او تماس گرفته تا مشکلش را حل کند. از مهارت خود استفاده کرده و لبخند را به لبش آورید.در خلالمکالمه تلفنی که مشتری خود را معرفی می کند، ممکن است نام ثبت شده در سیستم شما بانام اعلام شده توسط او متفاوت باشد( به عنوان مثال نام خود را مخفف بیان کند و یا نامدوم خود را اعلام کند). از سوی دیگر مشتریانی هستند که خود را آقای … و یا خانم …. معرفی می کنند، مشتریرا به همان نامی بخوانید که خود را معرفی کرده است.پیش ازپایان مکالمه از مشتری خود بپرسید آیا کار دیگری هست که بتوانید برایشان انجام دهید”.این جمله این حس را به مشتری منتقل می کند که اولویت شما ارائه سرویس خوب است و نهصرفا پاسخگویی به تلفن.
گاهی ممکن است مشتریانتانبا مشکلاتی به شما مراجعه کنند که موجب ناامیدی شان شده است. به یاد داشته باشید دراین موارد پاسخ های خود را با جملات کوتاه امیدبخش آغاز کنید. این جملات اعتماد بهنفس مشتری را بالا برده و حسی بهتر القا می کند. جملاتی چون بسیارخب، ما می توانیمدرستش کنیم” و یا ” بسار خب، بیایید مشکل را حل کنیم”. جملاتی این چنینی به مشتری دلگرمیداده و این حس را منتقل می کند که شما خود را در این مشکل با او شریک می دانید.
قرار نیست همه کالاهای شما حتی اگر از یک نوع باشند، قیمتیکسانی داشته باشند.
افراد بر اساس موجودی جیب خود، ممکن است به سراغ کالاهای درجهیک یا دو بروند.
وقتی هر دو نوع، یک قیمت داشته باشند، انتخاب قدری سخت می شودولی با ارائه دو قیمت متفاوت، کار را راحت تر می کنید.
خیلیمهم است که بیزنستان را به روشهای درست تبلیغ کنید. تبلیغات روشهای مختلفی دارد،مثل رومهها، مجلات، اینترنت، تبلیغات محلی، تبلیغات کلامی و…برای تبلیغات حتی میتوانید از حراج دو روزه یا بُن تخفیف استفاده کنید. این باعثمیشود مشتریان زیادی به خاطر حراج به سمتتان هجوم بیاورند اما وقتی ببینند محصولیکه ارائه میکنید و قیمتهایتان خوب است و خدمات خوبی به مشتری ارائه میکنید،دوباره به سمتتان برخواهند گشت، چه در حراج باشید چه نباشید.
تبلیغی که قرار است برای همه ساخته شود، دیگر تبلیغ نیست. برای موفقیت در تبلیغات باید در ابتدای امر، مشخص کنید که برای چه جامعه هدفی میخواهید تبلیغات کنید، چه کسانی را میخواهید ترغیب کنید؟ ایا جامعه هدف شما خانم ها هستند یا آقایون؟ بچه ها هستند یا بزرگترها؟ دانش آموزها هستند یا کارمندها؟ و بسیاری سوال دیگر.
اگر بتوانید بخوبی جامعه هدفتان را مشخص کنید هم میتوانید پیام بهتری تهیه کنید وهم می توانید رسانه مناسبی را برای معرفی تبلیغات خودتان انتخاب کنید. رسانه ای که بیشترین اثربخشی را داشته باشد.
مفاهیم بصری به کار رفته در برند نیاز نیست پیچیده باشد. هنگامی که خود را درگیر مفاهیم زیادی میکنید، تمرکز خود را از دست میدهید و حتی ممکن است مخاطبانتان را نیز دچار سردرگمی کنید. بنابراین، هنگام برندینگ هر تصویر، علامت یا حروفی که نمیتواند منظور خاصی را به مخاطب منتقل کند حذف کنید.
هویت سازمانی باید به گونه ای باشد که سازمان را کاملا متمایز و قابل تشخیص کند. بهتر است بگوییم هویت سازمانی ایجاد هماهنگی عمیق میان تصویر داخلی و خارجی یک سازمان یا شرکت می باشد.
اگر هویت را یک مزیت کاملا رقابتی در نظر بگیریم باید نگاه سرمایه گذاران و مشتریان هدفمند به صورت ویژه اهمیت پیدا کند . میشود در یک جمله این گونه تعریف کرد هویت سازمانی یعنی ادغام هوشمندانه خود و سازمان. زمانی این ادغام حرفه ای ست که یک پیوند احساس شناختی رفتاری بین تعریف سازمان و خود شکل بگیرد .
هویت بصری سازمانی یعنی تصویری کلی از یک برند که در ذهن مخاطبان شکل میگیرد. در هویت بصری سازمانی تصویر کلی در ذهن مشتریان هدف – مردم عادی و حتی کارمندان آن شرکت یا برند شکل میگیرد. هویت بصری سازمانی بر دو بخش اصلی تاثیر کلی میگذارد: بازار فروش خدمات یا کالا به صورت خاص و فعالیت های اقتصادی عمومی که در شرکت جریان دارد …
هویت سازمانی شامل :نام – رنگ – فرم – روش تبلیغاتی – بسته بندی و … میباشد که برای یک برند تعریف می شود. اگر خلاصه بگویم هویت بصری سازمان یعنی هر آن چیزی که از برند شما دیده میشود …
هویت بصری سازمان باعث می شود مردم و مخاطبان هدف بدانند که برند شما وجود دارد و چه اهدافی را دنبال میکند ٬ زمانی که برند شما هویت سازمانی داشت به یک سمبل نمونه تبدیل می شود . در هویت بصری سازمانی شما میتوانید انسجام تیم کاری در بخش های مختلف شرکت تان را برای مشتریان هدف به نمایش بگذارید و در جذب مشتری تاثیر گذار باشید …
اگر قصد دارید تمام ارکان داخلی و خارجی شرکت و برند شما یکپارچه در مسیر اهداف تعیین شده حرکت کند و اعتبار و چشم انداز شرکت و برند تان را به نمایش بگذارید و در ذهن مشتری نفوذ کنید ٬ بدون شک به هویت بصری سازمانی نیاز دارید.پاسخگویی بیشازحد سریع به مشکل مشتری نیز برای او قابلقبولنیست. مثلا فرض کنید ۳۰ثانیه پس از دریافت ایمیل مشتری سریعا به او پاسخ داده بشود. چنین وضعی باعث میشودکه مشتری به شما شک کند و احساس کند که به مشکل خاص او رسیدگی نشده و تنها جوابیتکراری برای او ارسال شده است.درزمینهی پاسخگویی به مشتری هم باید تعادل را رعایت کنید. نه آنقدر دیر جواببدهید که مشتری خسته و دده بشود و نه آنقدر زود که به شنیده و دیده شدن مشکلشاز سوی شما شک کند. با رعایت پرهیز از افراط و تفریط، پاسخگویی را وظیفهی اصلی واولویت خود بدانید.
درباره این سایت